مجسمه ای را در نظر بگیرید که چندین فرد با کارد و همچنین تیشه و همچنین تبر مشغول ضربه زدن به آن هم خواهند بود. هر یک به دلخواه جهت عملی شدن سلیقه خود، بر آن هم مجسمه ضربه وارد می سازند. بعد از چندی از آن هم مجسمه مشتی سنگ ریزه بر زمین باقی می ماند که به هیچ کاری نمی آید.

اینک مجسمه دین در دست هر تیمی قرار گرفته و همچنین همه مدعی حفظ آنند. هر کس به پیروی از فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن و همچنین سلیقه خود، به قسمتی از آن هم ضربه وارد می کند. زمانی «عاشورا» مورد نقد و همچنین تحلیل و همچنین بازنگری قرار می گیرد و همچنین زمانی «حجاب» گاهی مسأله «مهدویت» و همچنین گاه نقش «دین» یا روحانیت. در همه آن خیرخواهی ها و همچنین اظهارنظرها، اغلب نظریه پردازان از آن امر غفلت می ورزند که از نظر جامعه شناختی و همچنین روان شناختی هنگام و زمانی که پدیده ای از ابعاد متنوع و گوناگون و مختلف مورد ایراد قرار گیرد، اذهان عمومی نسبت به اصل آن هم پدیده به دیده تردید می نگرد و همچنین بعد از چندی پایبندی خود را به تمام ابعاد آن هم از دست می دهد.

آن روزها همه چیز دستمایه تحریف شده می باشد

مدت زمانی می باشد که «حجاب» در معرض چنین دستبردهایی قرار گرفته می باشد. به نوع نظریه پردازی های زیر توجه فرمایید. به نظر تو در صورتی که خواننده آن نظرات، از اقتدار و قدرت علمی و همچنین تحلیلی شایسته ای برخوردار نباشد، بعد از مطالعه آنها که اغلب به ادعای مطرح کنندگانشان از سر خیرخواهی می باشد، دچار چه آشفتگی های فکری و همچنین اعتقادی نمی می شود؟

◄«رنگ چادر مشکی مایه افسردگی می باشد. روان شناسان گفته اند….»؛

◄«اشخاص می توانند کاملاً بی حجاب باشند، و همچنین در عین حال کاملاً با حیا»؛ «اسلام دین آزادمنشی می باشد و همچنین هیچ کس در پوشش خود مجبور نیست. دین و همچنین ارزش های دینی را نباید به دیگران تحمیل کرد.»؛

◄«پوشش زن، وظیفه او نیست، بلکه وظیفه مردان می باشد که به نیت و اراده بد، به زنان نگاه نکنند.»؛ «مشخص کردن حد و همچنین مرز پوشش زن، بر عهده عرف می باشد نه دین یا حکومت.»؛. …

ولی باید توجه داشت، ما در آن نوشتار، تنها یک شبهه دکتر سروش را با پاسخ های حجت الاسلام و همچنین المسلمین یوسف غلامی، نویسنده کتاب «راز یک فریب» وپژوهشگر برتر حجاب بررسی کردن می کنیم. آقای سروش با پذیرش حکم دینی حجاب، معتقد می باشد “حجاب، نوعی پوشش می باشد و همچنین آن امر مانند نوع غذا پختن یک قوم، یک پیشامد جدید هویتی نیز هست. پس نباید تصور می شود شخص بی حجاب، شخص بی عفتی می باشد؛ زیرا و به درستی که حجاب یک حکم دینی و همچنین تا حدود بسیاری هم هویتی می باشد؛ یعنی مبادا تصور می شود شخص بی حجاب شخص بی عفتی می باشد.(۱) اصلاً حجاب ربطی به عفت ندارد. آن دو را بایستی و حتما کاملاً از همدیگر جدا کرد. هر شخص بی حجابی بی عفت نیست”(۲)و همچنین حالا پاسخ به آن سوال:

هر شخص بی حجابی بی حیا نیست؟؟

کشف ارتباط و رابطه منطقی میان دو پدیده تنها در سایه ارائه تعریف کامل و همچنین صحیح از آن هم دو پدیده و همچنین ارزیابی تأثیر و همچنین عملکرد آن هم دو، گسسته یا ناگسسته از هم، ممکن می باشد. در مورد ارتباط و رابطه منطقی میان حجاب و همچنین عفت نخست بایستی و حتما تعریف و همچنین حدود هر یک مشخص گردد. سپس هر یک از دو پدیده را گسسته از هم مورد بررسی کردن قرار دهیم تا ببینیم آیا از نظر علمی آن هر یک بدون غیره ای چه مفهوم و همچنین نقشی دارد و همچنین نقش بهتر و همچنین برتر هر یک از آنها، با پیوستن به غیره ای ممکن می باشد یا هر یک بدون کمترین پیوند با غیره ای شامل آن هم نقش و همچنین عملکرد دلخواه می باشد.

در صورتی که فردی بدون در نظر گرفتن موارد و نکات یاد شده بخواهد ارتباط و رابطه منطقی میان حجاب و همچنین عفاف را اثبات یا نادیده گرفتن کند، ارزیابی اش غیر علمی و همچنین بی اعتبار می باشد و همچنین جامعه امروز ما نه تنها و فقط نیازمند ارزیابی های ناقص نیست، که از آن هم خیلی زیاد آسیب دیده می باشد.

از نظر منطقی حجاب و همچنین عفاف دو تعریف جداگانه دارند؛ آن هم گونه که آب و همچنین مایع. ولی باید توجه داشت جداگانگی تعریف دو چیز به معنای قطع پیوند آنها نیست. در بدن انسان همه اجزا و همچنین اعضا مجزا از یکدیگر و همچنین شامل کارکرد متغایر و متفاوت با هم اند، ولی پیوستگی شان کامل و همچنین قطعی می باشد.

حیا یکی از صفات نیک اخلاقی می باشد و همچنین مانند هر صفت اخلاقی دیگر رفتار فرد را مدیریت می کند. چرا شهروندان و مردم شهر هنگام دیدن یک رفتار ناسازگار باحیا، فرد را به کم حیایی متهم می کنند؟ آیا جز آن می باشد که میان حیا و همچنین رفتار ارتباط و رابطه تنگاتنگی می بینند.

حجاب میوه درخت حیا و همچنین عفت می باشد. چگونه می قدرت میان درخت و همچنین میوه آن هم ارتباط و رابطه ای نباشد؟

آیا از نظر منطقی می قدرت پذیرفت که زنی کاملا برهنه در مجامع عمومی حضور یابد وسپس ادعا کند که فردی عفیف و همچنین با حیاست؟ چرا چنین ادعایی از او همچنین پذیرفته نیست؟ به واقع تا کجا می قدرت از زنی، رفتاری بر خلاف شوون فرهنگی و اجتماعی و همچنین اخلاقی دیدن کرد و همچنین همچنان او همچنین را با حیا و همچنین عفیف برشمرد؟ آن نادیده گرفتن پذیرش، حکایت از آن هم دارد که میان نظر و همچنین رفتار، ارتباط و رابطه متقابل وجود دارد. فرد با حیا را از رفتارش می قدرت با حیا شمرد، نه تنها و فقط با آنچه در ذهنش می گذرد.

در ده ها مورد از آیات قرآن و همچنین گفتار امامان معصوم به صراحت به ارتباط و رابطه متقابل ایمان و همچنین عمل اشاره شده می باشد. آن هم گونه که فرد بعد از دارا شدن ایمان، خود به خود رفتارش انضباط می یابد، رهیدگی و همچنین بدرفتاری نیز ایمان را می زداید. آیا بین نیت (خواسته درونی) و همچنین رفتار هیچ ارتباط و رابطه ای نیست؟ هنگام و زمانی که می قدرت نیت فردی را پاک دانست که در رفتارش هم شواهدی بر راستی ادعایش وجود داشته باشد.

علاقه مندی به حیا و همچنین ارزش مند دانستن عفت، زمانی معلوم می می شود که رفتار فرد شاهد آن هم باشد. آیا در نماز می قدرت نیت و اراده خواندن دو رکعت داشت و همچنین چهار رکعت خواند؟ آیا آن جمله از پیشوای ما امیرمؤمنان(ع) نیست که فرموده می باشد: «و همچنین اعلم ان لکل ظاهر باطنا علی مثاله فما طاب ظاهر طاب باطنه و همچنین ما خبث ظاهره خبث باطنه_ بدان که هر ظاهری، باطنی متناسب با خود دارد. آنچه ظاهرش پاکیزه باشد باطنش نیز پاک و همچنین پاکیزه می باشد و همچنین آنچه ظاهرش پلید و همچنین آلوده باشد، باطن آن هم نیز آلوده می باشد»(۳).

فرد با ظاهر خوب و همچنین رفتار بهتر، به تدریج با باطن خوب (حیا و همچنین عفت) انس پیدا می کند و همچنین به عکس….

آنچه پذیرفتنی می باشد آن که حیا و همچنین عفت شامل مراتب می باشد؛ آن هم گونه که حجاب نه هر فرد با حجاب را می قدرت کاملا با حیا شمرد و همچنین نه هر فرد بی حجاب را کاملا بی حیا. ولی باید توجه داشت طبیعی می باشد که هنگام و زمانی که حیا و همچنین عفت کامل تر باشد رفتار فرهنگی و اجتماعی و همچنین اخلاقی فرد ضابطه مندتر و همچنین «سازگارتر با حیا» بروز می کند. حجاب میوه درخت حیا و همچنین عفت می باشد. چگونه می قدرت میان درخت و همچنین میوه آن هم ارتباط و رابطه ای نباشد! حجاب در صورتی که به درستی مراعات می شود از صفت حیا و همچنین عفت فرد تغذیه شده می باشد.

حجابی که از درون مایه حیا برخوردار نباشد، چندان نه دوام دارد و همچنین نه ارزش؛ آن هم گونه که حیای بدون حجاب نیز نه کامل می باشد و همچنین نه در امان از آسیب. ارتباط و رابطه حیا و همچنین حجاب به مغز گردو و همچنین پوست آن هم بی شباهت نیست. ارزش حقیقی گردو به مغز آن هم می باشد، ولی آن به آن هم معنا نیست که پوست گردو هیچ ارزشی ندارد. مغز گردو در محافظت آن هم پوست، ارزش یافته و همچنین حفظ می می شود. مغز گردوی بدون پوست با ضعیف ترین موجودات در معرض فساد می باشد. در آن هم صورت مورچه ها، خاک و همچنین حتی هوا و همچنین رطوبت آن هم را فاسد می کند.

مایه تعجب و همچنین تاسف می باشد که فردی در مقام نظریه پردازی در مورد حجاب بگوید اصلا حجاب ربطی به عفت ندارد.

مفهوم آن که حجاب ربطی به عفت ندارد، چیست؟ در آن هم صورت حکمت سفارش اسلام به حجاب چه خواهد بود؟ حجابی که از عفت سرچشمه نگرفته باشد و همچنین مراعاتش به عفت یاری نرساند، چه نقش و همچنین تأثیری دارد؟ آیا خداوند حجاب را نه جهت هیچ حکمت و همچنین مصلحت و همچنین تنها به خاطر در تنگنا قرار دادن زنان و همچنین مردان، واجب کرده می باشد؟ در صورتی که حجاب، حافظ حیا و همچنین عفت زن نباشد و همچنین هر فردی بتواند ادعا کند حیا و همچنین عفت را بدون حجاب نیز می می شود کاملا دارا بود، وجوب مراعات آن هم چه مفهومی دارد؟

 منابع:

۱- www.mediafire.com

۲- www.mediafire.com.

۳_ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۴